دسترسی سریع

 

 

نظر سنجی

مجوز رسانه

×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 889

 

 

در  پنجاهمین سالگرد جهان پهلوان تختی

گر نمیگردی مکدر ای جناب شهردار                                            گفته هایم را کنم سر ای جناب شهردار

کاستی ها را ببین در جای جای شهرخود                                         ز آستین دستی برآور ای جناب شهردار

گوش ده بر گفته های دوستان بی ریا                                              نی از آن گوشت کنی در ای جناب شهردار

خضوع و فروتنی درقبال عظمت باریتعالی و جهان طبیعت از خصایل و مختصات اخلاقی بزرگ مردانی می باشد که هرچه میزان علم ، آگاهی و مقامشان افزون می گردد احساس مسئولیت پذیری و خدمت به مردم و قدردانی از اسلاف، گذشتگان و نام آوران در وجودشان پر بارتر می شود

و اما غرض از این قلم فرسایی و تصدیع اوقات مسئولان شهری به ویژه شهردار محترم شهر خرم آباد این است که مدت مدیدی ات که در میدان تختی پیکره ای را به نام جهان پهلوان غلامرضا تختی نصب شده که اساسا شباهتی با ابرمرد بی بدیل تاریخ ورزش ایران ندارد باورکنید اگر آقا تختی دمی زنده میشد با دیدن این تندیس قلابی درجا سکته میکرد و روح از کالبدش بیرون می رفت. همانگونه که مستحضر هستید ناموران ایران زمین همواره تاریخ کشورمان را مزین به برگ زرین نموده و مردم افتخارات آنان را ارج نهاده و مسئولین نیز با برگزاری همایش ها سعی میکنند که با نصب تندیس هایشان یاد و خاطره آنان را گرامی دارند البته نه به سبک شیوه ای که شما ساخته اید چراکه نصب این گونه مجسمه های جعلی و آنچنانی برای شهرداران و اعضای شورای شهر در گذشته و حال و جنابعالی که در دو مرحله زمانی شهردار بوده اید و هم اکنون نیز طلایه دار و کلید طلایی شهر را در دست دارید جدا شرم آور است برای شهروندان خرم آباد نیز جز سرافکندگی  وخجالتی بهره ای بیش نداشته و ندارد پس شایسته این است که (قبل از فرارسیدن ظلمت لطفا چراغت را روشن کن) و این مجسمه قلابی را هرچه زودتر از میدان تختی خارج نمایید(از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده آنرا مس کنید) و اما بعد اگر واقعا قصد دارید همچون استانهای دیگر تندیسی واقعی به معنای کلمه را جایگزین نمایید شایسته است که از هنرمندانی بایسته و شایسته از استانهای تهران و یا همدان که در این راستا تخصص و تعهد دارند دعوت نموده و با مشارکت آنها شروع به ساخت تندیسی واقعی متناسب با شان آقا تختی نمایید تاهم بودجه بیت المال مسلمین بدین گونه حیف و میل نشود و هم کاری ماندگار و خداپسندانه در شهرمان به یادگار بماند و این مهم میسر نمیشود مگر با حضور فردی خبره و کاربلد. به قول خواجه شیراز:

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند                                         نه هرکه آینه سازد سکندری داند

هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست                                             نه هرکه سر تراشید قلندری داند

جناب شهردار جهت اطلاع و آگاهی شما به طور اختصار و فهرست وار می پردازیم به معرفی شادروان پهلوان غلامرضا تختی اسوه و اسطوره ورزش ایران زمین تختی زاده محله خانی آباد تهران بود او فرزند مادران و پدرانی بود که در رنج فقدان فرزندانشان بر سیمای او بوسه محبت نثار میکردند تختی با مردم بود و برای مردم او نان شب بود برای فقرا تختی دروازه های سیاست را بر ورزش گشود و دروازه های ورزش را برمودت، فتوت، صداقت و مردم داری استوار نمود به مولا علی(ع) سوگند که برای بیان شخصیت تختی قلم قاصر و زبان الکن است گرچه با ساختار امروزی و معیار کنونی نمی توان تختی را آنگونه که بود نشان داد و به آیندگان آموخت که پهلوانان واقعی با هر یاد و ذکرنام تختی روح از کالبدشان برون می رود و در مدرسه جوانمردی و اخلاق او را به کلاس می نشینند اما این کاش می توانستیم در این قحطی مردی و مردانگی و در این خشکسالی معرفت، لوتی گری، ایثار و گذشت از قلب هایمان گردنبند تقدیری برایش می ساختیم تا مدال تقدیسی باشد برای آن همه صداقت، مرام مسلک پهلوانی و برای ساختن پیکره ی باشکوهش با دعوت از بهترین هنرمندان مجسمه ساز و پیکرتراشان مجرب ذره ای از ابهت، انسانیت، اخلاق و صفات پهلوانی او را به جوانان نسل های آینده منتقل نماییم جناب شهردار تختی فقط مختص به ایران نیست او الگو واسطوره ی اخلاقی و منش پهلوانی است که نام و آوازه اش از دروازه های کشورمان گذشته و در سراسر گیتی طنین انداز گردیده و تندیسها از وی در کشورهای ترکیه، ژاپن، آمریکا و غیره نصب گردیده و در همین سال( 2017 میلادی) تندیس افتخارآفرین پهلوان غلامرضا تختی در موزه آکادمی ورزش ایالات متحده کشور آمریکا نصب گردیده و در همین سال 1396 در نیمه دوم آبان ماه در مجلس مصوبه ای تصویب شد که روز پنجم شهریور زادروز جهان پهلوان تختی به عنوان روز کشتی در تقویم ملی ایران ثبت و ضبط گردید (تصویر 1 و 2 خود گویای این حقیقت است) به راستی تختی که بود که میلیونها ایرانی دیده و نادیده هنوزهم پس از گذشت نیم قرن درغم فراقش اشک حسرت می ریزند و پس از شهادتش جانانه به ماتم نشستند او پهلوانی تمام عیار بود از جنس همین مردم که در برابر"زر" "زور" و "تزویر" هرگز کرنش نکرد رژیم شاهنشاهی بارها به او راه های پوشالی رسیدن به ثروت را نشان داد اما او کجروی نکرد و به صراط مستقیم ماند، به ایده آل هایش اصرار ورزید و جاودانه ماند تختی زمانی تاریخ را درنوردید که همواره پس از فتح سکوهای المپیک و جهان مدالهایش را لای زر ورق نگه نداشت تختی زمانی جاودانه گشت که بر بلندی آسمان قهرمانی در شهر ملبورن و در کشور استرالیا به یاد برهنگان شهر و دیارش بود او زمانی الگو واسطوره گشت که خود را وقف مردم ستمدیده زلزله بوئین زهرا گذاشت او زمانی آقاتختی شد که آبادانی مردم جنوب تهران و سیری شکم تمام گرسنگان بزرگترین آرزویش بود و این چنین بود نام و یاد مردی که هم اکنون نیم قرن از سالمرگش می گذرد میلیونها ایرانی دیده و نادیده از غم فراقش اشک حسرت میریزند افسوس و اندوه از اینکه ورزش ما پس از مرگ تختی هنوز در حسرت واژه جوانمردی می سوزد چراکه فرزندان نسل های پس از او در این روزها جستجوی موفقی برای یافتن انسانهایی شبیه او در جامعه ورزشمان در میان ورزشکاران نداشته و هرچه بیشتر جست و جو کردیم خصلت هایی همچون وی را درمیان آنها نیافتیم چرا که امروز دراثر هجوم همه جانبه ی فرهنگ غرب آن ورزش و آن فضیلت ملی و باستانی ما همراه با هم نابود شدند در گذشته آن فضیلت این بود که ورزش ما غایت خودرا تنها پرورش تن قرار نمی داد بلکه تن را وسیله ای می ساخت جهت پرورش روح و گرداگرد ما را هاله ای از اخلاقیات و ارزشها فراگرفته بود که بی حصول آن کسی شایسته ی عنوان پهلوانی نمی شد و این سنت عالی ما ایرانیان به قول جامعه شناسان نهاد اجتماعی عمیقی است که در بطن خود ادب، آداب و یک سلسله ادبیات خاص داشت که تا چندی پیش هم زنده بود به عبارت دیگر ورزش سنتی ما یک مکتب تربیت و تعالی هم بود و این چراغ نمرد تا آنکه برای آخرین بار تپشی چشم ها را خیره کند و آن گاه خاموش شود. با مرگ غلامرضا تختی آخرین فروغ این چراغ مرد و امروز اگر چیزی به آن نام هنوز باقی است چیزی جز موعظه ای برای نمایش سنت مرده نیست افسوس و اندوه که ورزش ما پس از مرگ تختی هنوز در حسرت واژه ی جوانمردی می سوزد

سخن آخر: جناب رشیدی حال که قرعه به نام تو افتاد و مجددا شهردار شدی و هم اکنون که کلید طلایی شهر را در دست دارید بگذار این افتخار نصیب شما شود که هم خیر دنیوی دارد و هم اجر آخرت اگر مایل به جابه جایی تندیس میدان تختی شدید بر جامعه ورزش منت گذاشته و اگر قصد این مهم را ندارید لطفا نداشتن بودجه را بهانه ننمایید الحمدلله بودجه در دولت تدبیر و امید آنقدر فراوان است که مبلغ یکصد میلیارد تومان از طرف دولت یازدهم جهت جلوگیری از حذف سرخ آبی به فوتبال کمک شد فوتبالی که نه در سطح جهان و المپیک و حتی آسیایی جایگاهی ندارد و در حوزه خلیج فارس نیز حرفی برای گفتن ندارد به راستی اگر مبلغ فوق الذکر را با دستمزد کی روش مربی اجنبی که پول کلانی آن هم به دلار هزینه و از مملکت خارج می نماید حساب کنیم ساخت این تندیس کمتر از یک هزارم این مبلغ میشود که روزانه بدین گونه بیهوده بر باد می رود. 

نتیجه تصویری برای محمد رضا قیاسیان

استاد محمد رضا قیاسیان

نوشتن دیدگاه

Back to Top