یکی از این پیشکسوتان زحمتکش و مورد احترام همه، استاد "پرویز جایدری" است که باید وی را پدر فوتبال نوین لرستان دانست
به گزارش پایگاه خبری وتحلیلی افلاک ورزشی ،فوتبال در دهه 1310 توسط نظاميان غيربومي لشكر پنجم ارتش و فرهنگيان غيربومي به خرمآباد آمد. اواخر دهه 20 تيم منتخب (كُلُني) خرمآباد با تلفيقي از بازيكنان بومي و غيربومي شكل گرفت و از حدود سال 1340 فوتبال محلات خرمآباد رونق يافت.
فوتبال لرستان مرهون ومدیون تلاشهای خالصانه پیشکسوتانی است که به رغم همه کاستیهایي که در آن دوران موج میزد، با عشق و تعصب مثالزدنی در پرورش استعدادهای ناب ورزش استان جانفشانی کردند. اگر چه کمبود امكانات مشکلات بسياري ايجاد ميكرد، اما اين مربيان دلسوز خم به ابرو نياورده و با صعه صدر در پیشرفت فوتبال و ورزش لرستان متحمل زحمات زیادی شدند.
یکی از این پیشکسوتان زحمتكش و مورد احترام همه، استاد "پرویز جایدری" است که باید وی را پدر فوتبال نوين لرستان دانست. بسیاری از بزرگان کنونی و گذشته فوتبال استان در عرصههای داوری و مربیگری، موفقيت خود را مرهون هدایت و معلمی به نام جایدری بودهاند و پیشرفت كساني چون مرحوم ناصر میرزایی، مرحوم عبدالرضا نصرالهی، فتحالله کریمی، قدرتالله کاوه، بهمن محمدیپور، سهراب مالمیر، شمسالله خنجری و ... با آموزش و رهنودهاي استاد جایدری ميسر گشته است.
پرويز جايدري متولد 1315 بازيكن سابق تيمهاي منتخب خرمآباد و آموزشگاههاي بروجرد در دهه 30، مربي تيمهاي آموزشگاهها و جوانان لرستان در دهههاي 40 و 50، مربي تيم پاس خرمآباد در مسابقات زيرگروه ليگ تختجمشيد در دهه 50، اولين داور لرستاني است كه در مسابقات جوانان و باشگاههاي كشور در دهههاي 40 و 50 به قضاوت پرداخت.
وي به عنوان اولين داور و مربي رسمي فوتبال خرمآباد طي سالهاي 1343 و 1347 دورههاي مربيگري و داوري فوتبال را زير نظر مرحوم حسين فكري، مرحوم اصغر تهراني و مرحوم داوود نصيري با موفقيت گذراند. اگر چه پيش از وي برخي ديگر نيز در اين زمينه فعاليت ميكردند، اما جايدري نخستيم كسي بود كه موفق به گرفتن مدارك رسمي داوري و مربيگري در آن زمان شد كه اخذ چنين مداركي در آن دوران، كار هر كسي نبود و شرايطي از جمله فعاليت مستمر، داشتن صلاحيت اخلاقي و حداقل مدرك تحصيلي ديپلم و ... را ميطلبيد.
جايدري از سال 1353 تا 1355 مسوول تربيتبدني آموزش و پرورش لرستان بود و پس از آن نيز تا سال 1373 مسووليت انجمن فوتبال آموزشگاههاي استان را بر عهده داشت و در اين سال پس از 35 سال خدمت در آموزش و پرورش لرستان بازنشسته شد.
وي بازيكنان بسياري تحويل جامعه فوتبال لرستان داد كه از آن جمله ميتوان به مرحوم ناصر ميرزايي، غلام زينيوند، عبدالرضا عطاري و ... كه در ليگ تخت جمشيد توپ زدند و به عضويت تيمهاي ملي، اميد و جوانان ايران درآمدند، اشاره كرد.
مصاحبه ای با این پیشکسوت دوستداشتنی و با اخلاق ترتیب دادیم که در پي ميخوانيد:
آقاي جايدري، چگونه به دنیای ورزش پای نهادید؟
ورزش را از حدود 10 سالگی و به سال 1325 در کنار افرادی چون هوشنگ جباری، مرحوممنوچهر رهبرینژاد، مرحوم پنجشنبه(فريدون) کمالیان، مرحوم ابراهیم معنوی، طهمورث رستمی، باقر سلطانی و ... در زمین خاکی شهنوازی (پارک شهر کنونی خرمآباد) و محله دو برادران آغاز کردم. مربی ما آقاي برنجي در دبستان 15 بهمن بود. بیشتر به فوتبال و دو و میدانی میپرداختم. مرحوم پدرم (حاج محمدعلی جایدری) مشوق اصلی من در امر تحصیل و ورزش بود. هر وسیله ورزشی که نیاز داشتم برایم سریعا فراهم میکرد. برای مثال سال 1332 یک جفت کفش فوتبال چرمی استوکدار از آبادان برایم هدیه آورد. همچنین وسایلی نظیر وزنه و هالتر را برایم فراهم میکرد.
امکانات ورزشی خرمآباد در آن موقع به چه شکلی بود؟
امكانات ما در آن زمان بسیار کم بود. زمینهای ورزشی خاکی و مملو از علفهای هرز و سنگ و کلوخ بود و از خطكشي زمين نيز در آن دوران خبري نبود. توپ چرمی فرسوده (ويسي) نیز تنها وسیله بازی فوتبال و یا والیبال عدهای عاشق به شمار میرفت که براي فعاليت در این عرصه از جان و دل مایه میگذاشتند. گاهی نیز روی شنهای کنار رودخانه شهر (گلال) یا چمن باغ فلاحت (کشاورزی) و پارك شهنوازی به کشتی گرفتن و دو و میدانی مشغول بودیم.
استاد چون شما را بیشتر با رشته ورزشی فوتبال میشناسند، در مورد آغاز فعاليت خود به عنوان بازيكن اين رشته توضيح دهيد.
اوايل دهه 30 با وجودي كه نوجوان بودم، همراه با آقايان غلامحسين برنجي، غلام ترابينژاد، سيروس شجاع، مرحوم مكه (محمدحسن) طولابي و چند نفر ديگر عضو تيم منتخب خرمآباد بودم كه اكثر نفرات تيم را نظاميان غيربومي و گاه فرهنگيان غيربومي تشكيل ميدادند. همراه اين تيم به شهرهاي مختلف مثل كرمانشاه، دزفول، بروجرد، دورود و ... براي انجام بازيهاي دوستانه ميرفتيم چون آن زمان مسابقات رسمي و منظمي در كشور ما برگزار نميشد و ليگ كشوري نداشتيم.
پس از آن در اواسط دهه 30 جهت ادامه تحصيل به دانشسراي كشاورزي بروجرد رفتم و از سال 1336 تا 1338 آنجا مشغول تحصيل بودم. چون به دو وميداني، وزنهبرداري، دوچرخهسواري، كشتي و فوتبال علاقه داشتم و در دانشسرا عنوان اول را كسب كردم، از سوي آقاي دهقان رئيس دانشسرا به عنوان مسئول ورزش آنجا منصوب شدم. در اين مدت به همراه آقاي يدالله اميدزاده اولين نشريه ورزشي لرستان كه مختص اخبار ورزشي دانشسرا بود را در ارديبهشت 1337 منتشر كرديم.
قبلاً كه عضو تيم منتخب خرمآباد بودم و براي انجام بازيهاي دوستان با بروجرد روبهرو شده بوديم، با مرحوم غلامرضا كاروان دوستي و آشنايي پيدا كرده بودم، لذا ترتيب برگزاري مسابقات مختلفي با اهمكاري ايشان ميداديم و من نيز در زمان حضورم در بروجرد به عضويت تيم منتخب اين شهر و آموزشگاههاي بروجرد درآمدم و حتي در مسابقات استان ششم كه در مسجدسليمان برگزار شد، همراه تيم بروجرد مقابل خرمآباد بازي كرديم كه يك بر صفر پيروز شديم و فقط در بازي نهايي مغلوب تيم آبادان شديم كه از بازيكنان مطرحي مثل مرحوم پرويز دهداري بهره ميبرد.
تيم فوتبال دانشسرا نيز متشكل از نفراتي چون دکتر سیدحسن حکمت، دکتر مراد چگنی، نبیالله دلاوری، مرحوم احمدعلی نیکپی، یدالله امیدزاده، نصرتالله حبیبی و محمد زکیان بود.
همان زمان به دعوت مرحوم "مرید ارشد" مدیر و بازیکن تیم فوتبال شاهین دورود كه اولين باشگاه رسمي فوتبال لرستن محسوب ميشد، سالهاي 1336 تا 1338 مقابل تيمهاي مختلفي مثل اراك، انديمشك، خرمآباد، دزفول و ... بازی کردم. مرحوم ارشد گاهي از بازيكنان بزرگ و مليپوش كشور نظير مرحوم ناظم گنجاپور، محمود ياوري، محراب شاهرخي نيز براي بازي در اين تيم دعوت ميكرد. وست خوبم مرحوم ارشد متاسفانه سال 1367 بر اثر حادثه سقوط هواپيماي كشورمان توسط اصابت موشك شليك شده از طرف ناو آمريكايي به شهادت رسيد.
آقای جایدری، آغازگران ورزش مدرن در خرمآباد و لرستان چه کسانی بودند؟
چون تا اوایل دهه 30 نبض ورزش خرمآباد و لرستان در اختیار نظامیان غيربومي لشكر پنجم ارتش بود، لذا اولین ورزشکاران رشتههای فوتبال، والیبال، بستکبال، ورزنهبرداری، دوچرخهسواری و رشتههاي ديگر را اغلب نظامیان يا فرهنگيان غیربومی تشكيل ميدادند. اصولاچگونگی تولد هر یک از رشتههای ورزشی در لرستان نیز از همین مسئله ناشی میشود. نظامیانی چون بهارلو (شیرازی) حسین آبادنی، مرحوم سرهنگ عبدالله گودرزی، سروان فراهانچی و سروان محبی در فوتبال، وزیری، سررشته، قوام رازانی، باوندپور و رسولی در بستکبال و سروان اصغری و علی فولادی در وزنهبرداری از جمله نظامیان علاقهمند به ورزش در خرمآباد به شمار می رفتند.
اولین خرمآبادیهای فعال در فوتبال غلام ترابینژاد، غلامحسین برنجی، فیروز، مسعود وسیروس شجاع، برادران طولابی، جمشید و هوشنگ جباری و برادران رهبرینژاد و چند نفر ديگر بودند.
در دهه 40 شکوفایی فوتبال خرمآباد را با حضور افرادی چون مرحوم حاج توکل الماسیان، قاسم طبیبی، مرحوم سعید گودرزی، مرحوم اسماعیل بختی، اکبر و غلامرضا سلاحورزی، حمید و عبدالرضا عطاری، حاج قدرت کاوه، یدالله و نورالله حسامی، صحبتالله و کاظم ساکی، باقر و جعفر سپهوند، فتحالله کریمی، مرحوم عبدالرضا نصراللهی، موسی فرخنیا، مرحوم نصرتالله ميرزايي، محمدحسين نصيرمقدم، كريم و رحيم مرادي و چند نفر دیگر شاهد بودیم که اکنون حضور ذهن ندارم نام همه را بازگو كنم.
در وزنهبرداری و پرورش اندام نیز کسانی چون سیدمحمد خلفی، غلام (جهانشاه) اسدی، برادران مصطفیزاده، مرحوم پرویز شجاع، برادران جامآبادی، مرحوم مراد روزگرد، رفیعی، مرحوم نوبخت ضيايي، حیدرپناه و گلزردی خود را مطرح کردند.
نظام نظری، سید مصطفی کریمی، حنیفه گودرزی، خسرو دیناروند، عیدی علیخانی و مرحوم رضا پورفرخ نسل بعدی دو ومیدانی لرستان بودند که پس از افرادی چون شاهپور کریمی و بختیار کاظمی نام لرستان را بلند آوازه کردند.
بستکبال نوین نیز در لرستان با تلاشهای قدرتالله و مرحوم صحبتالله ستاری، علیمحمد خدارحمیان، جمشید جباری و سپس اریک هاکوپیان، مرحوم علی احمدیان، اخوان گودرزی، اخوان مرادی و احمد سلطانی پایهریزی شد.
از نظر شما شکوفایی ورزش خرمآباد چه زمانی آغاز شد؟
عمده رشد و توسعه ورزش در لرستان و به خصوص در خرمآباد به اوخر دهه 40 باز میگردد که با افزایش دبیران ورزش خرمآباد شاهد رشد و اشاعه ورزش در مدارس بودیم. آقایان شهاب اسماعیلیلشکری، سید حمید جزایری، مرحوم احمد رضایی (به خصوص در کشتی)، ولی گودرزی، نصرتالله کاشانه، سید نورالله سیف، سیدغلامحسین سیدین و مرحوم حاج محمد کریمی تلاش چشمگیری به عنوان دبير ورزش داشتند.
با هدايت اين نفرات بود كه امثال ميرزاييها (نصرت، ناصر، فضلالله)، الياسيها (هدايت، عنايت، عماد)، سپهوندها (باقر و جعفر)، حاج حسن حسينبيگي، حسن رستمي، اردشير نعمتالهي، فضلالله حيدري، تورج پدارم، بهمن ضيا، دكتر سليمان جافريان، برادران اسماعيلي و ديگر بازيكنان فوتبال لرستان در دهه 50 رشد كردند.
2
اولین مربیان و داوران استان در رشتههای مختلف ورزشی چه کسانی بودند؟
بیش از پاسخ به این سوال باید توضیح دهم که تا سال 1350 تمام ورزش كشور در آموزشگاهها خلاصه میشد و از این سال با تصویب مجلس سازمان تربیت بدنی شکل گرفت که شماری از دبیران ورزش از آموزش پرورش به سازمان رفتند و اكثر اماکن ورزشی آموزش و پرورش به سازمان تربیتبدنی واگذار شد.
در آن سالها، مانند امروز مربیان و داوران دوره دیده وجود نداشت چون اصولا رقابتهای ورزشی زیادی در کشور برگزار نمیشد. دهه 30 فقط معدودی مربی و داور آموزش دیده در لرستان وجود داشت. از آنجا که شهرستان بروجرد نسبت به خرمآباد به تهران نزدیکتر بود، اولین مربیان ورزش و تربیتبدنی که مدرک آنها دیپلم بود، اما احکام ورزشی داشتند، از این شهر به خرمآباد آمدند. نظیر مرحوم عبدالحسین فطرس، علی یزدانفر، سهرابی، حبیب الله حریری، مرحوم رضا کاروان، مرحوم عبدالمحمد مطهری و مرحوم رضا مهربان که برخی از آنها از اولین کسانی در لرستان هستند که موفق به اخذ لیسانس تربیتبدنی در سال 1339 شدند.
رفته رفته در دهه 40 ،به تعداد مربیان و داوران رسمي استان افزوده شد. اولین دبیر ورزش خرمآباد كه ليسانس تربيتبدني گرفت مرحوم حاج محمد کریمی بود که حدود سال 1350 لیسانس گرفت. من هم اولین مربی رسمی فوتبال خرم آباد بودم که دوره مربیگری فوتبال را سال 1343 در تهران زیر نظر مرحوم حسین فکری مدرس دانشسرای عالی تربیتبدنی با موفقیت گذراندم. مرداد 1347 در رامسر زیر نظر آقایان داود نصیری، اصغر تهرانی و جعفر نامدار در کلاس داوری درجه 3 فوتبال به اتفاق مرحوم کاروان از بروجرد شرکت کردم و دوره را با موفقیت گذراندم، لذا اولین داوران رسمی فوتبال لرستان نیز ما دو نفر بودیم. فروردین 1348به عنوان تنها داور لرستانی به کلاس توجیهی داوری بينالمللي در تهران اعزام شدیم که مدرس دوره آقای "کن استون" رئیس وقت کمیته داوران فیفا و مبتکر کارتهای زرد و قرمز در فوتبال بود. در آن سالها شاید شمار داوران دوره دیده کشور به 100 نفر نمیرسید از آن تاریخ تا سال 1355، من مسئول کمیته داوران هیات فوتبال لرستان بودم و در مقاطعی نیز به عنوان دبیر هیات فوتبال لرستان و در مقاطعی نیز به عنوان دبیر هیات فعالیت داشتم. در این سالها مربیگری تیم فوتبال آموزشگاههای لرستان از سال 1345 به مدت یک دهه بر عهده من بود و چند سالی نیز مربی تیم جوانان لرستان و باشگاه پاس خرمآباد در لیگ منطقهای فوتبال کشور و زیرگروه جام تخت جمشید بودم.
سال 1341 همراه با شماري از لرستاني ها در كلاس داوري واليبال كه به مدرسي سردار نصراللهخان از پاكستان برگزار شد همراه با نفراتي چون آقاي حشمت شادابي شركت كرديم و علاوه بر گرفتن مدرك داوري، تا سالها به عنوان داور ممتاز واليبال بازيهاي مختلف استان را قضاوت ميكردم.
آقاي جایدری فقط مدرک داوری اخذ کردید یا به قضاوت مستمر هم پرداختید؟
با توجه به علاقه وافر، همواره در کلاسهای مربیگری و داوری شرکت میکردم. برخی فقط مدرک اخذ میکردند و عملا به قضاوت یا مربیگری به صورت رسمي در مسابقات نمیپرداختند. بین سالهای 1339 تا 1355 در دورههای مختلف داوری و مربیگری رشتههای والیبال، بستکبال، تنیس روی میز، وزنهبرداری، دو و میدانی، فوتبال و ... حضور یافتم. در والیبال و دو و میدانی قضاوت مستمر داشتم، اما عمده فعالیت من در رشته فوتبال بود که تا سال 1355 در مسابقات و لیگهای مختلف کشور قضاوت كردم. علاوه بر مسئولیت دبیری هیات فوتبال لرستان و رئیس کمیته داوران استان، در ردههای باشگاهی، آموزشگایی و جوانان استان نیز مربی تمام تیمهای آموزشگاهي و جوانان لرستان بودم. از این سال به بعد فرصت را در اختیار جوانترها نهادم تا در این زمینه فعاليت كنند.
از استخدام و فعالیت در آموزش و پرورش در کنار ورزش هم صحبت کنید.
از 11 مهر 1339 وارد آموزش و پرورش شدم و پس از حدود 35سال خدمت، سال 1374 بازنشست شدم. سالهای ابتدایی در بخش سلسله (روستاهای امیر و تملیه) و از سال 1343 در بخش چگنی (سراب دوره و سراب نیلوفر) مشغول خدمت بودم. پس از آن سال 1345 به اتفاق آقای ولی گودرزی به عنوان اولین مربیان ورزشی بومی شهر خرمآباد کارمان را آغاز کردیم.
دهه 40 مسئول کمیته مسابقات آموزش و پرورش فرمانداری کل لرستان بودم و در سال 1353 يك سال پس از اين كه لرستان استان شد، این افتخار را داشتم که در دو مقطع به عنوان مسوول انجمن تربیتبدنی اداره کل تا سال 1356 به دانشآموزان استان خدمت کنم. دهه 60 تا زمان بازنشستگی نیز مسئول انجمن فوتبال آموزش و پرورش خرمآباد و در مقطعی استان لرستان بودم.
چارت اداری ورزش شهر و آموزشگاههای به چه صورت بود؟
همان طور كه گفتم قبل از دهه 50 همه چيز زير نظر تربيت بدني آموزش و پرورش بود. روسای این سازمان در لرستان از بود تاسیس تا سال 1350 به ترتیب عبارت بودند از آقایان عبدالحسین فطرس، هوشنگ وفی، حبیبالله حریری و نیکولای علیین. هیاتهاي ورزشی فوتبال و والیبال در دهه 40 تاسیس شدند. تز مهرماه 1351 اداره كل تربیتبدنی لرستان به سرپرستي آقاي محمود مؤمني كه اهل ملاير بود به فعالیت مستقل پرداخت که هیات ورزشی زیر مجموعه آن شدند.
آن زمان وضعیت ورزش شهر و آموزشگاههای خرمآباد نسبت به کشور چه طور بود؟
ما کمبود امکانات را با عشق، تعصب و تا حدودی ابتکار جبران میکردیم. گفتهاند که «خلاقیت در محرومیت است». از آهن و سنگ وزنه درست میکردیم یا تکه پارچهها را درون هم قرار میدادیم و دور آن را میدوختیم تا در دستههای کوچک و بزرگ به فوتبال بپردازیم.
به نظر من پایه و اساس ورزش از آموزش و پرورش شکل میگیرد چون نيروي انساني فوقالعادهاي در اختيار دارد. تا توجه ویژه به این بخش نداشته باشیم و استعدادیابی را به صورت فراگیر از این نقطه آغاز نکنیم، موفقیت چندانی کسب نمیکنیم و فقط به صورت تصادفی قادر به کشف استعدادها خواهیم بود.
فوتبال لرستان اویل دهه 50 قدرت مطلق غرب کشور بود و سال 1353 بود با نایب قهرمانی در مسابقات جوانان کشور به ميزباني اصفهان خود را به کشور شناساند. ما همواره از استانهای غرب كشور یک سر و گردن بالاتر بودیم و در تمام ردهها حتی تا حدود سال 80 با اختلاف چند گل تیمهای کرمانشاه و همدان را شکست میدادیم. اما همدان و کرمانشاه تيمهاي پاس و شيرين فراز را مطرح كردهاند و در داوری فوتبال نیز داوران آنها در لیگ برتر و دسته اول سوت میزنند اما لرستان حتی در لیگ دسته دوم کشور نيز داور وسط ندارد! نباید بگذاریم این فاصلهها بیشتر شود و مسئولين بايد به كمك ورزش استان بيانيد و پاي بخش خصوصي را به اين كار باز كنند.
ورزش بانوان استان را در آن زمان فعال بود؟
سال 46 اولین حضور دختران لرستانی در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای کشور در تبریز بود که در رشته دو ومیدانی بین تمام فرمانداریهای کل مقام اول را کسب کردیم. خانمها المسايان، آهوقلندري و ... در دووميداني و واليبال از چهرههاي شاخص استان بودند.
چه کسانی حامی ورزش در شهر یا ورزش آموزشگاهها بودند؟
همان طور كه عرض كردم تا سال 1350 تمام امکانات ورزشی اعم از اماکن و وسائل در اختیار آموزش و پرورش بود و مسئول تربیت بدنی آموزش و پرورش هر استان یا فرمانداری کل، مسئول تربیتبدنی استان محسوب میشد. پس از تفکیک، اکثر اماکن در اختیار سازمان قرار گرفت، اما بیشتر نیروها در اختیار آموزش و پرورش بود. ما هر وقت مسابقات قهرمانی آموزشگاهها را برگزار میکردیم، شاید دست کمی از مسابقات قهرمانی کشور نداشت. چون علاوه بر حضور تماشاچیان مدیران مدارس نیز جهت تشویق تیمهای خود حضور داشتند. لازم به یادآوری است برخی مسئولین نیز که علاقمند به ورزش بودند، در پیشرفت آن سهم بهسزایی داشتند که از آن جمله استاندار وقت دکتر ابراهیم فرحبخشیان و شهردار مرحوم علیمحمد ساکی را میتوان نام برد. انسان باید همیشه از کسانی که به دیگران خدمت کردهاند به نیکی یاد کند.
استاد جایدری، با توجه به سالیان طولانی که در ورزش بودهاید و به عنوان ورزشکار، داور و مربی فعالیت داشتهاید، خاطرهاي جالب، شيرين يا تلخ براي ما بازگو كنيد.
دو موضوع را خوب به خاطر دارم یکی ظهور پدیدهای به نام غلامرضا زینیوند در فوتبال لرستان بود . سال 1351 که مربی تیم آموزشگاههای استان بودم، محل تمرین تیم زمین شماره 2 ورزشگاه تختی بود. یک روز هنگام تمرین در محوطه کنار زمین، استیل و بازی نوجوانی نحیف و ریزاندام توجهم را جلب کرد که با دوستانش مشغول بازی كنار ورزشگاه بود. او را صدا زدم و نامش را پرسیدم. سپس سؤال كردم دانشآموز هستی؟ پاسخ مثبت داد و گفت که در سیکل اول درس میخواند. و از او سوال کردم چرا در مسابقات انتخابی آموزشگاهها بازی نکردی؟ پاسخ داد: تیم مدرسه ما را کاپیتان تیم رفاقتی انتخاب و ارنج میکند و مرا از تيم کنار گذاشت. همان جا او را به تمرینات دعوت کردم و کمتر از دو سال بعد یکی از ستارگان فوتبال لرستان و ایران شد. با همان سن کم در ترکیب اصلی تیمهای نوجوانان و جوانانی قرار گرفت که 3-4 سال از او بزرگتر بودند.
سال 53 که تیم جوانان لرستان را برای حضور در رقابت های قهرمانی کشور در اصفهان آماده میکردم. با مدیر کل وقت تربیت بدنی لرستان بر سر اهدا گرمکن ورزشی بازیکنان اختلاف نظر پیدا کردم. ایشان معتقد بود که باید لباس های گرم ورزشی بازیکنان را پس از مسابقات از آنها گرفت و سال بعد به وزشكاران تيمهاي بعدي داد! بنده به نشانه اعتراض، سه هفته مانده به شروع مسابقات از مربیگری تیم استعفا دادم و خاطرم هست که یک روز مرحوم ناصر میرزائی و مرحوم عبدالرضا خدامیان لباسها را درون گونی گذاشته و نزد من آورند و گفتند: آقا لباسها را آوردیم به اداره تربيت بدني پس بدهیم تا شما سر تمرینات حاضر شوید و اگر شما نياييد ديگر تمرين نميكنيم. گفتم: چه من مربی شما باشم چه هر کس دیگر وظیفه شما بازی کردن است. سپس خودم با مرکز مکاتبه و درخواست یک مربی غیربومی کردم که آقای عباس گیشویی (سروری) را از خرمشهر فرستادند (البته ایشان بوشهری بودند) آقاي گيشويي را به بچه ها معرفی کردم. تیم به اصفهان رفت تا در مسابقات جوانان کشور مرداد 1353 شرکت کند. به گیشویی توصيه کردم که مواظب غلامرضا زینیوند باشد چرا که با داور زیاد صحبت و اعتراض میکند. متاسفانه اعتراض زینیوند در بازی نیمه نهایی باعث اخراج و محروم ماندن او از شرکت در فینال شد و دلیل اصلی قهرمان نشدن لرستان به همین مسئله مربوط میشد. 2-4 به خوزستان باختند و دوم شدند.
خاطره تلخ من هم يكي مربوط به مرگ يكي از دچرخهسواران تيم لرستان در مسابقات آموزشگاههاي كشور در اصفهان بود كه متاسفانه به دليل تصادف با ماشين حين مسابقات جان سپرد و ديگري نيز مرگ آرش زرين قدم ديگر دوچرخهسوار لرستاني هنگام تمرينات در جاده بدرآباد بود كه باعث مرگ وي در سال 1363 شد.
راستي آقاي جايدري آیا به پاس این همه فعالیت ورزشی تا کنون از شما تقدیر شایستهای شده است؟
در قالب تقدیرنامه که بسیار، دو بار به عنوان دبیر نمونه تربیتبدنی در لرستان و کشور انتخاب شدم. سال 82 نیز به اتفاق آقای عبدالحمید مطهری از بروجرد کسانی بودیم که کارت رسمی پیشکسوتی را توسط معاونت ورزشی دریافت کردیم. اردیبهشت 1390 توسط آقای مجتبی کلانتریفرد رئیس تربیت بدنی آموزش وپرورش استان از پیشکسوتان استان تقدیر و در خردادماه امسال هم توسط مدیر کل آموزش وپرورش لرستان دکتر کریمی و معون ايشان آقاي فريد بهرامي، و در جریان مسابقات لیگ دسته اول فوتبال ایران نیز توسط اداره كل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان از من و چند پيشكوست ديگر استان تقير شد که جا دارد از همه عزیزان تقدیر و تشکر کنم.
مصاحبه از محمود داودی نژاد
این مصاحبه در نشریه ورزش واقتصاد لرستان منتشر شد
دیدگاهها
کوچک ودست بوس همیشگی شما*مهدی غیبی*