شش سال از حادثه تلخ و ناگوار سقوط هواپیمای حامل تیم جودوی نوجوانان میگذرد. حادثهای که به رغم تلخی آن بهانهای شد در دست مسوولان فدراسیون جودو که تا مدتها با استناد به آن علت ناکامی و عقب ماندن جودو را از دست دادن ده ملیپوش خود بدانند. ادلهای که از نگاه آنها محکم و فنی است. اما سوال اینجاست که آیا تمام اتکای جودو به آن 10 نفر بود؟ به طورحتم هیچ فرد فنی این موضوع را نمیتواند قطع به یقین قبول کند. به هرحال همه ورزشکارانی که در رده نوجوانان فعال هستند لزوما به ردههای بالاتر نمیروند اما اگر بخواهیم دلیل بعضی از مسوولان فدراسیون را در خصوص ناکامی و عقبگرد جودو بپذیریم بازهم یک سوال در ذهن نقش میگیرد. چرا تمام داشتههای جودو در همین تیم 10 نفره خلاصه شده بود؟ چرا پس از این حادثه تلخ جودو نیروهای جدیدی را ساماندهی نکرد و نیروهای تازه نفسی را به جودو تزریق نکرد؟ متاسفانه جودوییها تا چند سال همچنان در غم نیروهای خود باقی ماندهاند و زمان هم به ضرر آنها گذشته است. تاجایی که امروز اگر تیم ملی به مسابقهای اعزام میشود با حداقل نفرات در مقابل حریفان خود حاضر میشود چرا که طی این سالها نتوانستند نیروهایی را به تیم ملی تزریق کنند که برایشان مثمر ثمر باشد. نیروهایی که به محض خداحافظی یک ملیپوش جایگزین شوند و خلایی را در اوزان مختلف جودو ایجاد نکنند. البته طی این سالها چند چهره و نام جدید معرفی شد اما تنها نامشان جدید بود و تواناییهایشان در حدی بود که فدراسیون حتی حاضر نیست برایشان هزینه کرده و به رقابتهای برون مرزی اعزامشان کند. این خلأ در حدی ملموس است که حتی قدیمیهای جودو که حالا سمت پیشکسوت را دارند هم برای ورود به صحنه مسابقات اعلام آمادگی میکنند. این در حالی است که ملاک قضاوتمان براساس شش سالی است که گذشت. شش سالی که نوجوانان دیروز را میتوانست امروز به تیم ملی بزرگسالان نزدیک کند اما مگر تمام سرمایه جودو در همان هواپیما بود که سقوط کرد و به خاکستر تبدیل شد؟!
به هر حال این حادثه هیچ وقت از ذهن جامعه ورزش پاک نمیشود اما سست شدن جودو و کندی حرکتش را هم نمیتوان به این موضوع پیوند زد. مسالهای که تا مدتها و حتی الان هم بهانهای است برای برخی از اهالی جودو که علت نداشتن نیروهای کار آمد خود را از دست دادن 10 ملیپوش نوجوان در پرواز تهران- ارمنستان میدانند.
آرش میر اسماعیلی :
پتانسیل بسیار بزرگی را از دست دادیم
با سقوط هواپیما، جودو پتانسیل بزرگی را از دست داد
میراسماعیلی:جالیخالی آن عزیزان حس میشود
24 تیرماه 1388 بدون شک برای جامعه جودو روزی تاریک و تلخ به شمار می رود. روزی که پرواز شماره 7908 هواپیمایی کاسپین که از تهران عازم ایروان بود در ساعت 11و 38 دقیقه دچار سانحه شد و در حوالی قزوین سقوط کرد. در این سانحه هوایی هر 168 سرنشین هواپیما از جمله اعضای تیم ملی جودوی نوجوانان جان خود را از دست دادند. در این روز دست سرنوشت جان 10 عضو تیم ملی نوجوانان را در سانحه سقوط هواپیما گرفت.
آرش میراسماعیلی، در مورد سالگرد سقوط هواپیما و کشته شدن تعدادی از اعضای تیم ملی جودوی جوانان، گفت: 24 تیرماه سال 88 روز بسیار تلخی برای جامعه ورزش ایران و به خصوص اعضای خانواده جودوی کشورمان است، اتفاقی که در آن مقطع رخ داد هیچگاه از ذهن مردم و جامعه ورزش خارج نخواهد شد.
وی در ادامه افزود: ما در سقوط هواپیما واقعاً پتانسیل بسیار بزرگی را از دست دادیم که در حال حاضر جای خالی آن عزیزان در تیمهای ملی کاملاً احساس میشود. متأسفانه در آن مقطع تعدادی از مربیان خوبمان را نیز از دست دادیم و درگذشت جودوکاران ما باعث شد آینده المپیک ایران نتواند تأمین شود.
میراسماعیلی در ادامه خاطرنشان کرد: ضربه سنگینی به جودوی کشورمان وارد شد و تا سالیان سال این اتفاق غیر قابل جبران خواهد بود. یاد و خاطره این جودوکاران همیشه با ما خواهد بود و همیشه به یاد آنها خواهیم بود. به نوبه خودم به خانواده آن عزیزان و جامعه جودو تسلیت میگویم و امیدوارم که راه این عزیزان ادامه داشته باشد و ملیپوشان کشورمان با یاد آنها همیشه موفقیتهای بزرگی را به ارمغان بیاورند.
مدیرفنی تیمهای ملی در پایان گفت: در سانحهای که سال 88 رخ داد سه نفر از جودوکاران لرستان و یک نفر از کارمندان اداره کل ورزش لرستان که از همشهریان خوب ما بودند جان خود را از دست دادند. ما هجدهم تیرماه با حضور اعضای خانواده آن عزیزان مراسم تطهیری درخرم آباد برگزار کردیم.
پس از انتشار خبر مرگ نابهنگام ده جودوکای ملیپوش رده نوجوانان، جامعه ورزش در بهت فرو رفت اما با اعلام اسامی کشته شدگان اتفاق دیگری نیز به وقوع پیوست که و وقوع یک زلزله بر سر خانواه قربانیان در استان لرستان به مرکزیت خرمآباد بود!
سه تن از اسامی کشته شدگان که اصلاً جزو قهرمانان جودو محسوب نمیشوند صحیح و سالم در خرمآباد حضور داشتند و سه تن دیگر که اتفاقاً از گذشته دور سوابقی در قهرمانی داشتند به جای آنها در این مسابقات جان دادند.
خبر آنچنان آشفته کننده بود که به سرعت در سطح شهر و حتی بخشهایی از استان منتشر شود و هیچکس بروز ندهد تا حفظ آبرو شود اما مگر میشد شناسنامه سه نوجوان کم سن و سال را به جای سه جودوکای سن و سالدار که یکی از آنها به خدمت سربازی نیز رفته باطل کرد؟!
همین مسئله باعث شد که ابعاد موضوع قدری از مرزهای استان لرستان پا را فراتر بگذارد و همانگونه که برخی اهالی جودو از این مسئله مطلع بودند،
بررسیها نشان داد که اسامی اصلی سه جودوکای مرحوم محمد ملکشاهی، وحید باقرپور و مجتبی عزیزالهی است و در واقع مجتبی عزیزالهی به جای مصيب عزيز الهي (وزن 90- كيلوگرم)، وحید باقرپور به جای يحيي باقرپور (وزن 81- كيلوگرم) و محمد ملکشاهی به جای ايمان زيني وند (وزن 81- كيلوگرم) در تیم ملی حضور داشتهاند تا با توجه به پاسپورت دریافتی بر مبنای شناسنامه و مدرک شناسایی به اشتباه ارائه شده و یا مجعول در این پرواز شرکت کنند که باقرپورها و عزیزالهیها پسر عمو بودهاند.
بررسیها نشان میدهد که جابجایی پس از سال 1383 به وقوع پیوسته چرا که این سه جودوکا در این سال با اسامی واقعیشان در مسابقات جوانان جودو لرستان قهرمان اول استان شدهاند و پس از ان به یک باره از یک رده پایینتر با اسامی دیگر سر در میآورند!
پس از آن بود که در مسابقات نوجوانان قهرمانی کشور که دیماه 1384 در قزوین برگزار شد، از این جودوکاها با اسامی جدید رونمایی شد و ایمان زیندیوند در 50 کیلوگرم طلا، یحیی باقرپور در 81 کیلوگرم طلا و مصیب عزیزالهی در 90+ صاحب مدال برنز شدند.
همین جودوکاها با اسامی جدید در مسابقات بین المللی جودو آلمان نیز در تاریخ 25 اسفندماه 1385 شرکت کردند که یحیی باقرپور در وزن 81 کیلوگرم صاحب عنوانی بهتر از پنجمی نرسید و مصیب عزیزالهی در 90+ کیلوگرم هفتم شد.
پس از این در نخستین دوره مسابقات جودو نوجوانان آسیا که آبان ماه 1386 برگزار شد، ایران با مدال طلای ایمان زینیوند در وزن 46 کیلوگرم و مصیب عزیزالهی در 100+ کیلوگرم قهرمان آسیا شد و این موضوع در دومین دوره این پیکارهای قهرمانی نوجوانان آسیا نیز که در تیرماه 87 به میزبانی یمن برگزار شد، مشاهده گردید و ایران با نشان طلای مصیب عزیزالهی در وزن 66+ کیلوگرم مجدداً قهرمانی آسیا را تکرار کرد!
این جودوکاها که دیگر تمایلی به شرکت در رده نوجوانان نداشتند باز هم به اصرار کادر فنی مجدداً در ترکیب نوجوانان قرار گرفتند تا پس از برگزاری اردوهای آماده سازی در ارمنستان که تطابق آب و هوایی با محل برگزاری مسابقات جهانی مجارستان و همچنین مسابقات تایلند را ندارند و همین ماهیت اعزام را نیز زیر سوال میبرد، راهی مسابقات جهاین و آسیایی شوند اما سقوط هواپیمای توپولف در اطراف قزوین پس از چندین سال همه چیز را هویدا کرد.
در تشییع جنازه نمادین این عزیزان از دست رفته با شایعه جابجایی هویت دو پسرعمو برای عدم رو شدن این حقیقت که با دفن یک دست لباس جودو همراه بود با شرایط بدی همراه بود، به گونها ی که علاوه بر آنکه خانوادههایی که عزیزانشان از دست رفته بودند بغضی مضائف از این موضوع در گلو داشتند و دم بر نمیآوردند، مداح و سخنران نیز به دلیل دادن دو سری نام از این اشخاص گیج شده بود و به سختی مراسم را اداره کرد.
جالبتر آنکه بر روی برخی تصاویر چاپ شده در استان لرستان و توسط خانوادههای ایشان، علاوه بر اسامی غیرواقع اسامی اصلی این جودوکاها و همچنین در خصوص ايمان زيني وند، نام خانوادگی ملکشاهی به عنوان نام اصلی در پرانتز ذکر شده بود و انتشار یک گزارش تصویری از مراسم تشییع جنازه نمادین باعث شد که همین میزان پناه کاری نیز راه به جایی نبرد.
در این میان با گذشت بیش از شش سال از در گذشت این جودو کاران ناکام ،مسببین اصلی این تقلب بزرگ همچنان پنهان باقی ماند واستعدادهای نابی که می توانستند لرستان وجودوی ایران را سالها بیمه کنند اکنون در زیر هزاران خروار خاک چشم از دنبا بسته اند و به سرای ابدی شتافنه اند ولی عاملین اصلی همچنان در حال جولان دادن در جودوی لرستان هستند.
متاسفانه در ان سانحه هوایی هولناک علی امیری چهره با اخلاق ورزش واز پرسنل حراست اداره کل تربیت بدنی آن سالها به عنوان نماینده وزارت ورزش به ملکوت اعلاء پیوست .روحشان شاد ویادشان گرامی باد.
دران شرایط مسئولان فدراسیون جودو ایران آنچنان از احراز هویت آنها بر مبنای مدارکشان سخن میگفت که انگار در جودو کشور هزاران جودوکای در سطح تیم ملی وجود دارد و بر این مبنا فدراسیون جودو باید پاسخگو باشد که چگونه به چهره و اندام این جودوکاها که حتی یک کودک تشخیص میدهد به رده نوجوانان نمیخورند، مشکوک نشده و بر طبق تکالیفش به بررسی سوابق و حتی انجام تستهای پزشکی از این سه تن و سایر موارد مشکوک نپرداخته است.
گزارش کریم داودی نژاد