آخرین ها

دسترسی سریع

 

 

نظر سنجی

مجوز رسانه

 

ساعت 2 قرار ما در دفتر روزنامه قدس بود با حضور جمعی از اهالی رسانه تا ایرج عبدی بیاید و دو ماه مانده به انتخابات بازهم از رویاهایش بگوید که او خوب می داند هر کسی رویاهایی دارد !!

طبق معمول نیم ساعتی معطل شدیم تا عبدی بیاید،همراهش می گفت رفته است علوم پزشکی!! و بعد او آمد و قدری که سخن گفت ناگهان دوستی از ما تنگی نفس گرفت!! و خدا را شکر که با تماس به موقع با اورژانس خطر خیلی زود برطرف شد هر چند بجز دوست عزیزمان حال بقیه بچه ها هم آنقدر خوب نبود، «امین امرایی از سیمره» یک طومار آماده کرده بود همش کنار دست من غر می زد که تو بگو تمامش کند باید همه اینها را از او بپرسم ، مهندس اسماعیلی نژآد مدیرمسئول کاسیت که همان ده دقیقه اول صدای  نقدش بلند شده بود و باچهره ای متعجب از میان همان چند دقیقه کلام عبدی چندین پارادوکس یافته بود،«حسن ایزدی از یکی از خبرگزاری های استان »می گفت این خبر خوش هم مثل بقیه خبرهایتان نباشد که در دوره احمدی نژآد می گفتند و خبر از اشتغال های هزارتایی می دادند و من چگونه به این کاغذ ها (کتابچه تبلیغاتی عبدی)اعتماد کنم ، «حمید مریدی از همشهری»از حمایت های بد عبدی از یک مدیرکل اعتراض کرد و گفت صدای یک نماینده را دارد که از حمایت های شما اعتراض داشته است!! و بقیه بچه ها هم البته به جز دو سه نفر!!!درپایان و در مسیر برگشت از این جلسه حسابی شاکی بودند.

اما عبدی چه گفت و از کدام بخش از سخنان خود نگران بود  که کمتر از 24 ساعت ، کانال تبلیغاتی او در فضای مجازی بخشی از صحبتهایش(نه همه صحبتهایش)را در شبکه های مجازی انتشار داد و تاکید داشت از این زاویه دید تنها صحبتهای او را گوش دهیم:

 

ایرج عبدی در ابتدای سخنانش خواست که با همان زبان لری سخن بگوید و گفت دغدغه هایی دارد که می خواهد با دوستان در میان بگذارد بعنوان کسی که چهارسال در حوزه مجلس بوده و احساس می کند اثرگذارترین قشری که وجود دارد اهالی مطبوعات است و هیچ قصد تبلیغاتی!!هم نداردو چون ما نیز دوست نداریم تبلیغاتی برای وی انجام داده باشیم و قدر کافی حامیان ایشان در فضای مجازی کمتر از 24ساعت سخنان تبلیغاتی وی را در بوق و کرنا کرده اند، آن بخشی از سخنانی که شعارهای وی بود را انتشار نمی دهیم و می رویم سراغ آن بخشی که در 24 ساعت گذشته تلاش شده است آن را کذب معرفی کنند و بگویند او اینها را نگفته است.

(سخنان را «واو به واو » انتشار می دهیم و شاید به همین دلیل از شکل حرفه ای گزارش نویسی خارج شود چون در این جلسه گاه بحث های دو سه نفره هم شکل می گرفت که تکمیل کننده هم بودند):

عبدی در بخشی از سخنان خود گفت: «مجلس قسمت عمده اش لابی گری است و لابی گری زمانی اتفاق می افتد که شخص مشهور باشد، که بتواند با این شناختی که دارد خیلی از مسائل اش را حل کند»

وی از تجربه خود در بودجه نویسی گفت و این که در روزهای اول آن را نزد مجتبی ملکی(مشاور استانداری لرستان)آموخته است تا بداند کجاها ورود کند و بعد گفت« بعضی از نماینده های مجلس در زمان بودجه فقط نگاه می کنند،یعنی رقمی به تو می دهند که مربوط به استان توست،اما کاری به تو می کنند که خودت آن را می بازی یعنی مثلا اگر بودجه را به ردیف جاری ببریم یا ماده 180 دو اتفاق متفاوت است و اعتبارش فرق می کند»

او در جایی از سخنان تبلیغاتی خود از ورود یک سرمایه گذار به لرستان  توسط خود خبر داد و ادعا کرد «فقط من ایشان را می شناسم و اگر الان ترورم کنند کسی دیگر ان سرمایه گذار را نمی شناسد!!!!» و این یعنی ما باید بفهمیم که «عبدی» او را به لرستان اورده است!

عبدی گفت:« نماینده چوب عصای موسی ندارد که به هر چیز بزند طلایش کند و باید معقول از او انتظار داشته باشید » و ادامه داد:«اثرگذاری در استان لرستان با اصفهان متفاوت است و اصفهان چپ باشد یا راست نماینده خودش را انتخاب می کند»

                                          « ما بروجردی را رئیس کردیم!!!»

خبرنگاری از این نماینده مجلس پرسید : پس چطور است که مثلا در بروجرد،دکتر بروجردی را انتخاب می کنند شما چرا از ظرفیت این اقا استفاده نکردید آیا خودش نخواسته یا شما نخواستید؟!

عبدی پاسخ داد:« نه.... اتفاقا ببینید،آقای بروجردی یا حتی کائدی که الان هشت سال نماینده است ، ما انچه شدنی باشد مثلا من می گویم ظرفیتم بالاست،ظرفیت بالاست یک حساب کتابی دارد و انچه که بشود ما استفاده کردیم ، شما حوزه برجام را ببینید درست است که او در تلویزیون بیشتر نشان داده می شود اما ما در هدایت و پشت پرده و پیگیری هایش نقش کمتری نداشتیم»

عبدی سپس ادعای دیگری داشت و گفت: «مثلا بروجردی را ما رئیس کمیسیون برجام را برایش درست کردیم نه از باب این که لرستانی بوده از باب اینکه جز رهروان ولایت بوده است و جز حزب ما بود و ما علاقه داشتیم برود انجا و وقتی یک نفر خیانت کرد و رای اش را برگشت باختیمش در میان چیز!!(ببخشید عین کلام دکتر بود و ایشان نگفتند چیز چیست؟!)ما همه امضاء کردیم و ان یک نفر را هم اخراج کردیم»

خبرنگاری از او پرسید: آن یک نفر چه کسی بود؟!

که عبدی ابتدا نخواست پاسخ بدهد و بعد از پافشاری خبرنگار گفت:«حسینی نقوی که آمد رای ما را گرفت و بنا بود رای بدهد به بروجردی که رفت رای به یکی دیگر داد و ما بنا داشتیم که ایشان نباید بیاید جز رهروان و اخراجش کردیم که رفت یک موضع تند هم گرفت!!»

وی سپس گفت نقش شما دوستان در شکل دادن خواسته های مردم مهم است که خبرنگاری اجازه ادامه سخن به ایشان نداد و گفت:«شفاف نیستید آقای دکتر!!، مثلا من خودم هرچقدر به وجدان خودم فشار می آورم که قبول کند این حرف ها را،خیلی سخته برایم که مثلا قبول کنم در بحث کارخانه ها و ...در موقع عمل بیشتر برای بحث تبلیغات خودتان کاری بکنید ...»

 

                               « من در حوزه مواد مخدر مخالف اعدام هستم»

اما شاید تازه سخنان ایرج عبدی از زمانی شروع شد که خبرنگاران جدی تر وارد سوال شدند و از ایشان سوالات غیر تبلیغاتی را پرسیدند و پاسخهای عبدی نیز اینجا بود که وارد حاشیه گردید.

عبدی که خواست از قوانینی بگوید که به اشتغال سروسامان می دهد و می تواند برای تحصیلکردهای بیکار حقوق موقتی در نظر گرفت ، یکی از خبرنگاران آگاه در حوزه قضایی با ناراحتی گفت:«البته آقای دکتر عبدی قدری شما دیر به فکر افتاده اید،الان جوانان این استان در لبه اعدام ایستاده اند به خاطر ورود به مواد مخدر....چرا اینقدر دیر به فکر افتادید و در پایان مجلس نگران جوانانی شدید که در یک منطقه ما چند صد نفر نوبت اعدام داریم به خاطر فروشندگی مواد مخدر که اکثرا هم در منطقه محروم قرار دارند!!»

عبدی درپاسخ گفت«اعدام در مجموعه لرستان بیشتر از سایر استانها اتفاق می افتد و اتفاقی که می افتد بچه اعدام وارد جامعه می شود و مشکلاتی ایجاد می کند »

خبرنگاری گفت:«پس شما مخالف اعدام هستید؟!»

عبدی:«آره در مواد مخدر شدیدا مخالفم اعدامم!!

و بعد از نطق خود گفت که در مجلس در اینباره داشته است و بعد هم گفت که طرح ممنوعیت مجازات اعدام را امضا کرده اند و تحویل داده اند.

وی سپس گفت:«من اعتقادم این است که در حوزه موا مخدر باید به این شیوه عمل کرد که باید از شیوه کاهش اسیب کار را پیش برد یعنی کسانی که معتادند کسانی که نیاز به مواد دارند و می افتند زیر پل به هر شیوه ای مصرف می کنند به اینها رایگان مواد بدهند که سرپا بگردند و در جامعه نقش انسانی داشته باشند و این ترک نمی کند که ما اصرار کنیم ترک کن تو باید بشوی کدخدایی!! این شخص به کدخدایی نمی شود و این را باید اسیبش را کم کنی ...»

 

                                       « تریاک را آزاد کنیم برای معتادان»

عبدی : «.... ما باید چکار کنیم ما باید تریاک را اگر آزاد کنیم ،آزاد به معنای نه اینکه هرکسی خواست بدهیم به معنای اینکه هرکسی معتاد بود و نیاز به تریاک داشت به یک مراکز مشخصی بروند تریاک بگیرند!!!»

وی سپس گفت:« الان جهت اطلاع دوستان شیره تریاک را می دهیم ، خوب تریاک را هم بدهیم  و این گرایش مردم به سمت موادصنعتی کم می شود.»

ایرج عبدی سپس به قشر بناها اشاره کرد و به صراحت گفت:« الان ببینید یک کسی که بنا هست ،حالا یه چیزی بگیم ندید آیا ، و صبح تا شب دارد سفید کاری می کند این با تریاک سرپا ایستاده ،خوب ما تریاک را از این می گیریم نمی تواند کار بکند....

اینجای سخن دکتر،خبرنگاری پرسید:الان ما بنویسیم آقای دکتر عبدی گفت تریاک را آزاد کنید؟!!

عبدی گفت: «من به اقای ولایتی گفتم قبل از انقلاب قانون به دولت مکلف کرد که دولت کنترل شده کشت تریاک داشته باشد،تا زمانی که همسایه ما دارد تریاک کشت می کند و هرزمان مطمئن شدیم که همسایه ما کشت نمی کند ما هم حذف کنیم تا ارز مملکت نرود افغانستان طالبان شکل بگیرد!!»

وی سپس  گوشه هایی از نطق خود را گفتند و ادامه دادند:خیلی از نماینده ها بعدش امدند گفتند می شود یک نسخه از نطق خودت را به ما بدهی و استقبال خوبی شد!!

 

                                  « بناها با تریاک صبح تا شب سرپا می مانند»

وی بازهم به بناها اشاره کرد!!و گفت:«...مثلا ان بنا خوب بنا است ،پروفسور که قرار نیست بشود!!!می رود بنایی اش را می کند یک تیکه تریاک مصرف می کند ، اون کسی که اعتیاد دارد اما غروب 50 هزار تومان برای زن و بچه اش می برد!!!»

عبدی سپس به رنگ کارها هم اشاره ای داشت و گفت:«...رنگ کارها هم،اتفاقا در قشر رنگ کارها مواد  و اعتیاد بسیار است ،مثلا در بعضی کشورهای دنیا اعتیاد بنزین وجود دارد و بنزین در جیبشان می گذارند!!!!

 

                                                «ازاستاندار انتقاد های جدی دارم»

یکی دیگر از خبرنگاران از نظارت عبدی پرسید بر مسئولین استان و عبدی درباره این موضوع گفت:من خدمت استاندار رسیدم و گفتم مردم با شور و شوق دولت را انتخاب کرد و نماینده دولت در استان جنابعالی هستی و شما حرفی که با شور و شوق می گویید باید مردم باید بگویند تمام است الان تو گفته ای 5تا رو گذر و زیر گذر می زنیم ، کجا هستند؟!!

وی به فرودگاه اشاره کرد و گفت:«... در حوزه فرودگاه قبلا قراردادش بسته شده توسط اقای دهمرده 8میلیارد تومان و من آن را چاپ کرده ام!!»

وی سپس گفت:«... من اتفاقا گفتند در بحث گلدشت 8میلیارد یا 6میلیارد برداشته اند من ان را حتما پیگیر خواهم بود؟!

وی اشاره نکرد چرا تا الان در صورت صحت این موضوع پیگیر نبوده است و ادامه داد: «...8میلیارد می دانی یعنی چقدر هست و ما چقدر خون به جگر خورده ایم از ان ماده 180 برداشت کرده ایم که به حساب سرمایه گذار داده شده!!»

وی ادامه داد: «...سوال در مرود طرح ازاد سازی قلعه داریم و چندین سوال از وزیر و رئیس جمهور نیز داشته ایم»

وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که شما گفته اید من پیامکی به استاندار داده ام و 10 سوال مردم را از ایشان پرسیده ام اما فقط دو مورد ان را اشاره کردید پس مابقی سوالات چه بوده است گفت:«... 1- در مورد زیرگذر روگذرها حرف داریم که باید بگوید چرا زده نشده؟!2-بحث بازگشایی خیابان دروازه الشتر حرف داریم که باید به نتیجه برسد؟!3-روی نیروگاه خرم اباد که به خاطر یک سوتفاهمی در صندوق توسعه ملی بحث داریم4- جذب از صندوق توسعه ملی هم حرف داریم و بحث داریم که چقدر از صندوق جذب داشتیم5-لاستیک سازی نیز یکی از موارد است که بحث است...»

وی درحالی که دیگر موارد را نمی گفت خبرنگاری از وی خواست همان پیامکی که برای استاندار ارسال کرده است برای خبرنگاران بفرستد که وی گفت:بگذارید فردا یک جلسه ای باایشان دارم  شما یک اجازه ای بدهید بعدا اعلام می کنم!!!!

 

                                 «نمایندگی در بروجرد و خرم اباد فرق دارد»

خبرنگاری از تکرار نمایندگان در بروجرد و عدم تکرار در خرم اباد پرسید که عبدی گفت:

«...ببینید نمایندگی در مرکز استان با شهرستانها فرق دارد ، انجا یک فرماندار دارد و خودت و می توانی ان کاری که می خواهی انجام بدهی اما اینجا ادارات کل هستند و تاثیرگذاری نماینده کمتر است و به نظر می اید با بحث درگیری نمایندگان با ادارات کل مردم ملموس اتفاقات را در مرکز خرم اباد نمی بینند.»

وی ادامه داد:«...برخی نماینده ها هم البته طبق خواسته مردم حرکت نمی کنند،مثلا مردم علاقه ندارند نماینده هایشان وارد کارهای اقتصادی بشوند!!!،یا نماینده هایشان به کارهایی که وظیفه اصلی شان نیست بپردازند مانند عزل و نصب مدیران!!!!یا بروند دنبال پارتی بازی کردن و خانواده و فامیل خود را سفارش کنند و این اسیب های نماینده خرم اباد است ونماینده خرم اباد باید اینها را مطالعه کند!!!»

 

                                            «خیلی ها معترض بروجردی هستند»

وی تعداد زیاد کاندیدها را هم از اسیب های عدم تکرار نمایندگی گفت و تخریبی که در این فضای تبلیغاتی بوجود می ایند.

خبرنگاری البته تاکید کرد که انتخاب بروجردی به خاطر یک حس ملی است وگرنه مردم شدیدا به خود اقای بروجردی معترض هستند که عبدی با تایید این سخن پرداخت و تاکید کرد که مردم به وی «یه حس ملی وجود دارد» و مردم به وی «معترضند!!»

 

                                                     «رویاهای عبدی!!!»

سپس خبرنگاری به کنایه از شعار انتخاباتی عبدی در چهارسال قبل به وی گفت:آیا به رویاهایتان رسیدید؟!

که عبدی پاسخ داد: «عده ای درمورد شعارهای من نوشته اند،ببینید مردم باید ایده آل گرا باشند یعنی باید رویاهایی داشته باشند برای ادامه زندگی خود و همه باید تلاش کنیم واگر می خواهیم نماینده ما اثرگذار باشد یکی از راههایش این است که بشناسند او را باید ادمی انتخاب کنیم که بتواند چهارکار برای استان انجام دهد»

 

                                              «تبعیض یا تبعیذ !!!!»

خبرنگاری که از غلط املایی در این کتابچه تبلیغاتی خبر داشت گفت:

آقای عبدی این را که خودتان ننوشته اید؟!

وعبدی که از دلیل این سوال خبر نداشت با افتخار  گفت:تمامش به قلم خودم هست!!!

و خبرنگاران که به غلط املایی «تبعیذ» به جای «تبعیض» اشاره کرد،وی این را به دلیل زمان چاپ دانست و گفت ویراستاری اشتباه شده است!!!!و اتفاقا تا خودم دیدمش گفتم ای دل بیداد!!!

سپس خبرنگاری گفت :راستی این کتاب را چرا در تهران چاپ کردید و هزینه اش را در لرستان و طراحان و اهل فن تبلیغات در لرستان ندادید که عبدی پاسخ داد:

5000جلد است که ده میلیون  و خورده ای هزینه شد و من چون تهران بودم و دم دستم بود انجا چاپ کردم!!

که خبرنگاران گفتند خب به هرحال وقتی دم از حمایت از رسانه های لرستان می زنید پولش را به جیب تهران ندهید!!!

                                  «مثل مدیر و عَمَلِه برای توجیه اخراج مهاجرنژآد»

خبرنگار یافته به قصه میراث فرهنگی اشاره کرد و گفت اگر مدیری خوب کار کند و نظرش با شما خوب نباشد ایا اجازه فعالیت به او می دهید:

عبدی بازهم رفت سراغ سفیدکارهای بنده خدا رفت و گفت:من یک سوال از شما دارم اگر سفید کاری داشته باشید که در خانه شما کار کند،اصلا عمله !!!!تو باشد و برایت کار کند و به تو هی ،توهین کند ایا به او پول می دهید یا نه بیرونش می کنید!!!!!

وی بعداز مثال مدیر و عمله اینبار با صراحت گفت: ایشون اولا اصلا خوب کار نمی کرد وایشان حرف زیاد می زد و  دوما یک که مثل خواهران جنابعالی است...آمد پیش من و زار و زار گریست که گفت محکوم شده...من نمی شناختمش و اصلا نمی دانم اون کیه و بعد ان چیزی که درباره ما نوشت تو بعنوان یک لر به شما برنمی خورد که چنین به نماینده ات بگوید؟!!!!

خبرنگاری گفت:شما هم سیگار خارجی وی را به داشتن موادخاصی متهم کردیدکه وی پاسخی نداد!!

وی یافته را به ضد ایشان مطلب نوشتن محکوم کرد و گفت به مدیرمسئول این پایگاه خبری هم زنگ زده است و گفته !!

وی گفت:«....مدیری که کار کند باید روی سرش گذاشت و بعد چند مدیر را در این مسیر مثال زد که بهترین عملکرد را داشته اند! و گفت هرمدیری که بدهکار باشد یعنی ارزشمند است و هر مدیری نقدی کار کرد یعنی بیعرضه است و بعد خاکی پور را مثال زد که با ملکشاهی نماینده اسبق نسبت دارد و گفت چون کار می کند من  او را نگه داشته ام»

 

                    «به خاطر میدان اسب دوانی و انتخابات بیخیال عزل مدیر شدم»

ناگهان خبرنگاری از دلیل حمایت وی از مدیر ورزش وجوانان پرسید ان هم درشرایطی که بسیاری مخالف وی بوده انداما می گویند شما وی را شدیدا حمایت می کنید و دلیل این کار چیست؟!

عبدی گفت:« در مورد آقای عزیز پور روز اول که من با آقای وزیر جلسه ای داشتم در منزل یکی از دوستان دیدم که کنار او همه بچه های لر هستند از جمله .... و چند نفر دیگر من صحبت کردم و گفتم از شما حمایت می کنم...وزیر به من گفت:دکتر عزیز پور چطورند؟ ... گفتم : عزیزپور کیه؟!.... گفت: یکی ازبچه های دانشگاه شهید بهشتی  ،من احساس کردم یک ارتباط نزدیکی ایشان با وزیر دارند و گفتم خوب اون با همین قرابت و نزدیکی با وزیر یک حسن خوب برای استان است و می تواند اعتباراتی برای استان جذب کند...

خبرنگاری میان کلام او پرسید: آیا توانست {اعتبارات را جذب کند}؟!

عبدی بدون توجه به این سوال ادامه داد:«... عزیزپور به هرحال سابقه اجرایی نداشت و سابقه دانشگاهی داشت و من تصورم این بود کسی که سابقه دانشگاهی دارد می تواند خیلی مسائل را در ورزش ما علمی کند و من اعتقاد دارم توانا بود هر که دانا بود!!!»

وی ادامه داد: منتهی اقای عزیز پور که امد برخی بحثها را شروع کرد که نشان داد راه را دارد به بیراهه می رود که در مجلس به او زنگ زدم که بین ما بحثی پیش امد تلفن را قطع کردم!!!

این نماینده مجلس سپس گفت:«.. که بعد از اینکه تلفن را قطع کرده است یکبار دیگر به او تذکر داده و بعد نامه دادیم به وزیر که باید حتما عوض بشود... اما نهایتش در اخرین جلسه ای که داشتیم که یک قسمتش اجازه بدید نگویم صلاح دیدیم که حالا که بحث انتخابات است و افراد دیگری هم کاندید هستند و داستان هایی دیگری هم دارد بوجود می اید!!! ممکن است کسانی دیگر هم بیایند این تغییر ایجاد نشود»

خبرنگار:یعنی به نوعی به خاطر منافع سیاسی ،منافع ورزشی را فدا کردید؟!

عبدی بازهم به این سوال پاسخ نداد و گفت:«... میدان سوارکاری را آقای وزیرقول دادند در اختیار یک استان قرار بدهند!!!»

خبرنگار:به خاطر یک میدان؟!یعنی چیزی که حق ماست منتش بر سرما بگذارند و ما ورزش خود را فدا کنیم ..... و همان جوان ورزشکار است که الان نگران مواد مخدرش هستیم....؟!

عبدی ادامه داد:«...میدان سوارکاری 150 میلیارد تومان پولش هست و الان سندش در اختیار شرکت گسترش است و اگر بخواهد بفروشد می تواند پولش را به ما ندهد و ما قول گرفتیم که برود در هیات دولت مصوب کند برگرداند به لرستان درحالی که ما قانون مصوب کردیم ان را 50 میلیارد بفروشیم و در دهکده المپیک هزینه کنیم!!!»

خبرنگار : با این گرو کشی حال خودتان بد نمی شود؟!

 ودکتر عبدی سکوت کرد که خبرنگار دیگری گفت: نماینده دیگری با من صحبت کرد و من فایل صوتی وی را دارم که گفت عبدی خیلی دارد رایزنی می کند که این مدیر بماند برخلاف میل بقیه نمایندگان...؟!!!

عبدی : من که برای تغییر رفتم پیش وزیر...

خبرنگار: خب چه اتفاقی بین شما و وزیر افتاد؟!به خاطر یک میدان؟!

عبدی:نه ...شما فرض کن یک نفر بد است حالا ما بدترش کنیم این کار خوبی نیست!!

خبرنگار:شما مگر می خواهی مدیر تربیت کنی، چقدر وقت داریم برای تربیت،تمام شد و انتخابات هم رسید!!!

                                       

                                      «من منتقد معاون عمرانی هستم»

اینجا بود که توپ به میدان معاون عمرانی رفت و عبدی اینبار در مورد معاون عمرانی گفت: «یکی از سوالات من از استاندار و وزیر کشور در مورد حوزه عمرانی است و حوزه عمرانی استاندار من با هزار دلیل می گویم ضعیف است و خدمت اقای استاندار هم عرض کردم ، من پیشنهاد دادم (.....) را معاون عمرانی کند و گفتم شما وی را بیاور که ایشان گفتند من معاون خودم را خودم انتخاب می کنم و من دردم این است در حوزه عمرانی خیلی بیشتر از این می شد کار کرد!!!»

یکبار خدمت استاندار گفتم:«  آقا محض رضای خدا یک بار یک خیابان را خراب کن تا همه که انتظار داشتند تو این شهر را اباد کنی ببینند !!!   توضیح: {منظور این است که ببینند برای اباد کردند مشغول کار هستی!!!}

وی درپایان اما نکته عجیبی را از خبرنگاران درخواست نمود و اینکه :البته دوستان به وضعیت عمرانی نپردازید چون من دارم با استاندار رایزنی می کنم که مشکل حل بشود!!!!!!

 ابوذر بابایی زاده

                 تکلیف عبدی با چپ وراست معلوم شد:من اصولگرا هستم!!!

                          درباره ممنوع التصویر شدن خاتمی قانع نشدم

و اینجا بود که عبدی درحالی که فکر می کردجلسه تمام شده با چند سوال سیاسی از سوی خبرنگاری مواجه شد که :

خبرنگار: آقای عبدی شما اصلاح طلب هستید یا اصولگرا؟!

عبدی: من خدمتتان عارضم که حزب رهروان ولایتم...

خبرنگار: رهروان ولایت اصولگراست یا اصلاح طلب؟!

عبدی: اصولگرای میانه و معتدل هستند و من جز اصولگرایان معتدل هستم!!

 

                            « عبدی هم اصلاح طلبان را نصیحت کرد!!»

خبرنگار: نظرتان در مورد اصلاح طلبان چیست؟!

ما اعتقاد داریم که در حوزه اصلاحات باید به شیوه ای عمل کنیم که ان دوستانی که در حوزه اصلاحات اشتباهاتی که در گذشته وجود داشته است تجربه بشود که اصلاحات در غالب یک حزبی شکل بگیرد و ان اشتباهات گذشته را انجام ندهد!!!می تواند موفق باشد!!

خبرنگار: در مورد ممنوع التصویر شدن اقای خاتمی نظرتان چیست بعنوان نماینده مجلس؟!

عبدی: من قانع نشدم در مورد اقای خاتمی که ممنوع التصویر بشود

خبرنگار: یعنی مخالفید؟!

عبدی: من معتقد به قانونم!!!!!!

خبرنگار: در مورد حصر و زندانیان سیاسی چه نظری دارید:

در مورد زندانیان سیاسی ما تصمیمان تصمیم شورای عالی امنیت ملی است ، چون شورای امنیت ملی جایگاه تعریف شده ای در قانون دارد ادم باید به تصمیمات این شورای پایبند باشد!!

 

 انتقاد تند عبدی از معاون عمرانی استاندار!!

- من کمتر از «بروجردی»در هدایت و پشت پرده برجام نقش کمتری نداشته ام!!

-در بحث مواد مخدر، شدیدا مخالفم اعدامم!!

-معتاد که برای ما کدخدا نمی شود پس به او رایگان مواد بدهیم!!

-آن بنا که صبح تا شب کار می کند با تریاک سرپا می ایستند !!

بنا که پروفسور نمی شود پس یک تیکه تریاک می کشد روزی 50 هزار درامد می برد خانه!!

ا-اتفاقا در رنگ کارها هم معتاد بسیار است!!

ده سوال از استاندار دارم که باید جواب بدهد!!

معاون عمرانی ایشان بسیار ضعیف عمل کرده است!!

کار نماینده بروجرد از خرم اباد ساده تر است!!

مدیری که فامیل ملکشاهی نماینده قبلی بود را عزل نکردم چون قبولش داشتم!!

نماینده نباید برای فامیل خود سفارش بکند!!

نماینده نباید کار اقتصادی بکند!!!

نماینده نباید در عزل و نصب مدیران دخالت کند!!!

مدیرورزش و جوانان را به خاطر انتخابات و قول وزیر در دادن میدان اسب دوانی عزل نکردیم !!

مدیرکل میراث فرهنگی تندخو بود و حرف زیاد می زد!!

اگر یک «عمله »!! در منزل شما به شما هی توهین کند تحملش می کنید؟!!

من اصولگرا هستم!!!

اصلح طلبان اشتباهات خود را جبران کنند!!

در مورد ممنوع التصویر شدن خاتمی ، قانع نشده ام!

در مورد حصر به نظر شورای امنیت ملی پایبندم!!

و در پایان تایید این نظریه که اعتقاد به نماینده بروجرد آقای علاالدین بروجردی به «خاطر یک حس ملی است» و گرنه خیلی ها به او «معترضند!!»

و این پایان نشست بود و قضاوت  با مردم عزیزمان که رسالت ما انتشار تمام سخنان ایشان بود و نه فقط امار و ارقام و کتابچه ای که قضاوت درموردش سخت است.

 

 

مدیر
Author: مدیر
خبرنگار :
محمود داوودی نژاد
عنوان :
مدیر مسئول پایگاه خبری افلاک ورزشی

دیدگاه‌ها  

-1 #2 میلاد 1394-09-23 15:10
این که معلوم است نگارنده طرفدار یک کاندید خاص است که گرایش سیاسی مخالفی با عبدی دارد و متن را با شیطنت تنظیم کرده است.
نقل قول کردن
-1 #1 عباس 1394-09-22 19:34
خوب شد گفتی اصولگرایی.در این دوره تو استان اصلاحات پیروزه یعنی بخاطر پیشرفت استانمان هم شده باید نماینده همسو با دولت به مجلس بفرستیم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

Back to Top